شاهکارهای عکاسی «طنزآمیز» از حیوانات در سال ۲۰۲۵
هر کدام از این عکسها نهتنها زیبایی و رفتار طبیعی حیوانات را نشان میدهد، بلکه با طنز و حالات خندهدار، جذابیت خاصی ایجاد کرده است. این تصاویر فینالیستهای نهایی جوایز Nikon Comedy Wildlife هستند که برندگان نهاییاش روز ۹ دسامبر اعلام میشود.
«جوایز کمدی حیات وحش ۲۰۲۵» مجموعهای از تصاویر طنزآمیز و جذاب از حیوانات را به نمایش گذاشته است. این تصاویر شامل صحنههایی میشود از «غواص گلوسرخ» در حال فرود روی آب، سنجابهایی در هوا، قورباغهای که روی تاک انگور لم داده، شیرهای عاشق در باران، عقابهای دریایی در حال مبارزه و سایر لحظات بامزه و عجیب از حیوانات مختلف از جمله فیلها، پنگوئنها، لمورها و اردکها.
![]()
عکاس مینویسد: «این پرسفیدها یا گیلهموتها روی لبهی یک صخرهی کوچک لانه ساخته بودند، جایی که فضا بسیار محدود بود. لانهها همگی بهطرز فشردهای کنار هم قرار داشتند که برای همسایگی مناسب نیست؛ زیرا پرسفیدها بهشدت قلمروطلب هستند. خشونت و درگیری برای کسب فضای لانهسازی مکرر است و من این تصویر را از یک پرسفید یوقدار با حالت مبهوت ثبت کردم که سرش محکم در منقار همسایهاش گیر کرده بود. از حالتی که پرسفید صاف به لنز من نگاه میکرد خوشم آمد، چشمانش با خط سفید اطرافشان وضعیتی را که در آن بود برجسته کرده بود!
![]()
با قورباغه شاهزاده باغ کوچک من آشنا شوید. او بیخیال در حال نگهبانی از تاک انگور من بود و منتظر یک بوسه، اما فکر کنم فقط برای انگورها آمده بود. این دوزیست جذاب انگار تاک را با دربار سلطنتی خودش اشتباه گرفته و بین میوههای چاق و چله طوری لم داده که انگار پادشاه باغ است.»
![]()
عزیزم، لطفاً بس کن! عکس از ماسیمو فِلیچی
در یک سفر عکاسی در پارک ملی سِرِنگِتی در تانزانیا، این زوج شیر را دنبال میکردیم. متأسفانه، طوفان شدید اشتیاقشان را کم کرد، اما صحنهای بامزه ایجاد شد که در آن، شیر نر تلاش میکرد قطرات آب باران را از روی یالهایش تکان دهد و بریزد اما انگار شیر ماده از کار او ناراضی بود.
![]()
عقابهای دریایی استلر در حال دعوا بر سر یک ماهی، عکس از مایکل لِین
عقابهای دریایی استلر سنگینترین عقابهای جهان هستند، با وزنی تا ۹ کیلوگرم و طول بال تا ۲.۵ متر. آنها در شمال روسیه، شمال ژاپن و کره یافت میشوند و تخمین زده میشود تنها حدود ۴۵۰۰ بالغ آنها باقی مانده باشد. زمستانها، بهترین مکان برای عکاسی از این غولهای هوا، هوکایدو در شمال ژاپن است، جایی که دما معمولاً منفی ۱۸ درجه سانتیگراد است. هر سال در ماههای فوریه و مارس، یک کِشتی بزرگ یخی نزدیکی شهر رائوسو شکل میگیرد و این عکس در یک سفر قایقی به آن کِشتی گرفته شده است.
![]()
سنجابی در میانه پرش با دستها و پاهای کشیده، عکس از استفان کروزبِرگز
چند سال پیش، یک پناهگاه چوبی ساده در جنگلی نزدیک خانهام برای اجاره وجود داشت که به خاطر جمعیت پرجنبوجوش سنجابهای قرمز معروف بود. چندین بار از آنجا بازدید کرده بودم و در نهایت شروع به عکاسی از سنجابها در میانه پرش کردم. نتیجه، تعداد زیادی عکس مات اما چند لحظه بامزه و عجیب هم شد، از جمله همین تصویر. متأسفانه، جنگل پس از آن به دلیل هجوم سوسک پوستدرخت قطع شد. این سنجاب پرنده انگار در هوا تسلیم شده و دستهایش را بالا برده است!
![]()
ماهی خارپشت با دهان باز، رو به دوربین، عکس از بینکیان گائو
این ماهی خارپشتنما را در آبهای کمعمق دریای کورتز دیدم. در میان گروه، او فوراً به چشم آمد، دهانش همیشه باز بود و چهرهای طنزآلود توأم با شوک مداوم داشت. با بررسی دقیقتر، فهمیدم اصلاً نمیتواند آن را ببندد؛ یک لایه ضخیم جلبک داخل آن رشد کرده بود. به ته شنهای ساحل رفتم تا عکسش را ثبت کنم.
![]()
دو لمور روی سنگ نشستهاند، یکی از آنها دستهایش را باز کرده، عکس از آندری گیلیوف
لمور مربی، اشتیاق کامل نشان میدهد و دستهایش را برای در آغوش گرفتن جهان بالا میبرد. لمور شاگرد در این فکر است که آیا روشنبینی ارزش چنین تلاش پیش از صبحانهای را دارد یا نه!
![]()
گیبون گونهزرد روی شاخه در حال استراحت، عکس از دیانا رِبمَن
![]()
مرغ شاخنوک در حال فرار از شاهین، عکس از جف مارتین
من در پناهگاهی در زیمانگا، آفریقای جنوبی بودم، در حال عکاسی از کرکسهای پشتسفید یا بهتر بگویم امیدوار بودم که ناگهان این مرغ شاخنوک ظاهر شد و بلافاصله جلوی پناهگاه ایستاد و مانع دید من شد. پس از چند دقیقهی ناامیدکننده، یک شاهین از سمت راست آمد و همزمان مرغ شاخنوک فرار کرد. با این حال، حالتش نشاندهنده وحشتش است، انگار که شاهین او را برای صبحانه در نظر گرفته بود.
![]()
دو بزمجه به هم چسبیده و عمودی ایستادهاند، عکس از جسیکا اِمِت
من محدودیت حرکتی دارم و اغلب از اسکوتر استفاده میکنم تا از حیاتوحش عکاسی کنم، بنابراین معمولاً به پارک محلی خود در سنگاپور میروم. یک صبح ابری معمولی، توجه من به دو بزمجه جلب شد که در حال نبرد بودند. آنها بسیار نزدیک مسیر اصلی بودند، اما کاملاً بیتوجه به مردم. در واقع، مبارزه مثل یک نبرد قدرت بود، هرچند حرکاتشان کند بود.
![]()
فیل سریلانکایی با گوشهایش دالی موشک میکند، عکس از هِنری سوئینتو
![]()
منطقه سیگاریها در فضای باز، عکس از لارس بیگانگ
در بهار، مأموریت عکاسی از حیاتوحش شهری، نزدیک شهرم در بایرن بودم. پس از چند صبح زود کنار حوضچه، تصمیم گرفتم دوباره برگردم. صبح بسیار سردی بود، آنقدر که نفسها نمایان میشد. نخستین پرتوهای خورشید که شکست، یک اردک روی نرده نشسته بود و نوکش باز بود. سریع شاتر را فشردم و تصویرِ ثبتشده طوریست که انگار اردک، تازه برای کشیدن یک نخ سیگار بیرون آمده باشد.
![]()
بزن قَدِش گوریلی، عکس از مارک مِث-کُن
این عکس در سفر به روآندا گرفته شد، جایی که چهار روز فراموشنشدنی را در کوههای مهآلود ویرنوگا گذراندیم تا خانوادههای گوریل را ببینیم. آن روز، گروه بزرگی در روشنای جنگل جمع شده بودند. بزرگترها به آرامی غذا میخوردند و جوانترها با اشتیاق بازی میکردند. یک نر جوان بهخصوص علاقهمند به نمایش حرکات آکروباتیک خود بود، چرخش، سقوط و لگد بالا. تماشای او بسیار لذتبخش بود.
![]()
سیرک میمونها، عکس از کالین بوتیف
من و همسرم ماه عسل در پارک ملی هوانگه در زیمبابوه بودیم. در ابتدای فصل باران، شاهد بیدار شدن طبیعت پس از ماهها بودیم. یک روز عصر، در راه بازگشت به کمپ، به گروهی از بابونها برخوردیم که روی یک درخت بزرگ بازی میکردند. یکی روی شاخه بزرگ نشسته بود و دیگران دور درخت میدویدند.
![]()
اردک بودن کار سختی است، عکس از جان اِسپیرز
این عکس در یک روز ابری گرفته شد. اردک روی سطح دریاچه خوابیده بود که یک پرتو نور از ابرها عبور کرد و او را روشن کرد، انگار به تعطیلات آمده بود.
![]()
پنگوئنهای نیزن رنگارنگ، عکس از رالف رابینسون
آخرین روز عکاسی در جزایر فاکلَند در Volunteer Point، شرق فاکلَند شرقی بود. حدود ۲۰۰۰ جفت پنگوئن پادشاه اینجا لانه میسازند. بیشتر روز را روی شکم در شنها گذراندم و پنگوئنها را تماشا کردم. کمی دورتر، چوپانی گلهاش را هدایت میکرد و انگار پنگوئنها مسیر را هدایت میکردند.
![]()
ملخ در حال بالا بردن یک پا، عکس از پیتر رینولد
ابتدا قصد داشتم یک سفر جادهای در اِوِرگلِید داشته باشم تا مکانهای شناختهشده را بازدید کنم. وقتی به این نقطه رسیدم، قصد داشتم تمساحها را ثبت کنم. چشمم به این ملخ افتاد. دوربین را هدف گرفتم و در فاصلهای مناسب نگه داشتم تا نترسد. او متوجه شد کانون توجه من شده و شروع به حرکت کرد. این موجود کوچک اصلاً خجالتی نبود.
![]()
روز بدمویِ سنجاب، عکس از کریستی گرینتون
در یک پارک محلی در ویکتوریای کانادا، یک لکه خاکستری دیدم که میدوید. وقتی دقیقتر نگاه کردم، متوجه شدم مادر سنجاب خاکستری بچههایش را به لانه جدید منتقل میکند. چمنها خیس بودند و دم او هنگام دویدن خیس شد. وقتی وارد لانه شد، دمش بیرون بود و وقتی برگشت، برای لحظهای سرش توسط دُم خیس پوشیده شد. این صحنه مرا به خنده آورد.
![]()
روز عالی مو، عکس از دیوید فتس
این پرنده چتری آمازونی در جنگلی در پانتانال برزیل عکسبرداری شد. او بیمار به نظر میرسید و قادر به پرواز نبود، بنابراین با دامپزشکی تماس گرفته شد و او را برای درمان بردند. این پرنده تاجی بلند و گرد روی سرش دارد که شبیه یک چتر، صورتش را میپوشاند. این ویژگی سبب میشود ظاهرش عجیب و خندهدار به نظر برسد.
![]()
غواص گلوسرخ در حال فرود روی آب، عکس از اِرکو بیدرمن
سالهاست از غواصهای گلوسرخ عکس میگیرم. صبح آن روز، بارش برف غیرمنتظره موجب تعجبم شد، برف به دانههای ریز تبدیل شد و مه نازکی از سطح دریاچه بلند شد. این پرونده پرواز ضعیفی دارد و فرودش همواره تکاندهنده است: با پاهای کشیده به عقب تعادل میگیرد و سپس روی شکم فرود میآید. دوست دارم بگویم آنها از آب به عنوان باند پرواز استفاده میکنند.
نظر شما